|
|
باغ وحش انساني
درست يك ماه پيش در يك جلسه اضطراري گروهي از دانشمندان و محققين كشورهاي مختلف دور هم جمع شدند تا تغييري را كه به تازگي جامعه بشري با آن روبرو شده بود را مورد بررسي قرار دهند و براي حل اين مشكل راه حل مناسبي پيدا كنند. هر چند اين تغيير چهره به مذاقشان خوش نيامده بود و پشت سر هم دستورات پيگيري و حل مشكل را صادر مي كردند .
من يك محقق و دانشمند در علم انسان شناسي هستم و طبيعتا در جلسه ماه قبل حضور داشتم . رئيس جلسه كه يك محقق چيني و فوق تخصص در علم ستاره شناسي بود عقيده داشت افسانه هاي قديمي به حقيقت پيوسته اند و براي اثبات ادعاي خود صحبتهايش را اينگونه ادامه داد :" بودا الهه اي است كه بسياري از كشورها به او معتقدند در افسانه ها آمده هنگامي كه بودا تصميم مي گيرد اين جهان را ترك كند از همه حيوانات مي خواهد كه براي وداع با او جمع شوند و بودا به نشانه تشكر و قدرداني دوازده سال را به ترتيب ورود حيواناتي كه دعوت او را قبول كرده بودند به نام آنها نامگذاري مي كند. چيني ها عقيده دارند حيواني كه بر سال تولد ما حكمراني مي كند نفوذ عميقي بر زندگي ما خواهد داشت و جمله معروف ـحيواني كه در قلب شما پنهان است ـ بر همين مبنا گفته شده ، ما عقيده داريم كه كشورها نيز تحت تاثير علائم قمري قرار دارند و فعاليتها و طريقه انتخاب متحدين و نوع حكومتشان با خصوصيات علائم قمري تولد آن حكومت و سرزمين مطابقت دارد . مثلا كشور ما چين در سال گاو شكل گرفت و در نتيجه ي كار و فعاليت طاغت فرسا و فداكاري ملتش پيشرفت زيادي تا كنون كرده است."
محقق و دانشمند هندي نيز با تائيد سخنان همكار چيني خود به اين موضوع اشاره كرد كه تقويم غربي كه بر پايه حركات خورشيدي ايجاد شده كاملتر است اما تقويم شرق در ثبت و تغييرات فصلي و رشد ونمو گونه هاي حياتي در جهان دقيق تر است و شايد با تحقيق در مورد سالنامه هاي قمري و خورشيدي و همينطور افسانه هاي ملل پيشين بتوان علت بوجود آمدن اين تغيير را پيدا كرد .
صحبتهاي آنان و چند تن از دانشمندان ديگر مرا به اين فكر وا داشت كه براستي چرا بايد اين تغيير صورت بگيرد!در حالي كه خود جواب پرسشم را در نتايج تحقيقاتم پيش رو داشتم ولي با اين حال برايم عجيب بود كه انسانها چگونه تا به حال با حيوان دروني خويش زندگي مي كردنند و حال كه اين حيوان دروني خود را نشان داده است چرا اينقدر آنها را به وحشت و تكاپو انداخته تا آنجا كه تمام تلاش خود را براي پنهان كردن چهره هاي واقعيشان بكار
مي گيرند .
وقتي نوبت به من رسيد تا نتيجه تحقيقاتم را اعلام كنم ، از جايم بلند شدم و با نگاهي به انسانهاي دانشمند و متفكري كه چهره هاي حيواني شان براستي برازنده آنها بود با زدن لبخندي صحبتهاي خود را شروع كردم:"دوستان و همكاران عزيز شايد از شنيدن مسئله اي كه مي خواهم عنوان كنم تعجب كنيد ولي واقعيت همين است هر چند تلخ و دور از ذهن به نظر مي رسد . اطلاعاتي كه من از ماهواره هاي فضايي و همينطور نتايج آزمايشات ژنتيكي و اطلاعات هواشناسي فوق پيشرفته بدست آورده ام و جمع بندي تحقيقاتي كه در سالهاي گذشته بروي حيوانات و انسانها انجام شده ، همه به من كمك كرد تا علت اصلي اين تغيير ناگهاني را در يابم . مواد شيميائي بسيار خطرناكي كه توسط يكي از كشورها توليد مي شده بر اثر سهل انگاري مسئولين اين پروژه خطرناك براي اطمينان از قدرت تخريب آن در سيارات ديگر و براي پايين آوردن هزينه ها در همان سفينه اي كه ژنهاي حيواني را براي كشت سلولي و توليد مثل به سياره مشتري منتقل مي كرده است جا سازي شده و ژنهاي ارتقاع يافته بدين صورت آلوده
شده اند و همكاران دانشمند ما بالا فاصله بعد از مطلع شدن از اين موضوع سفينه را منهدم مي كنند و ژنهاي فعالي كه در اثر مجاورت با مواد شيميايي قوي تر شده اند با اولين بارش به سطح زمين بازگشته و وارد آب شربي مي شوند كه در پشت سدها نگه داري ميشده و تمام آبهاي شيرين مقادير زيادي از اين ژنها را در خود ذخيره كرده اند كه تصفيه آب هم هيچ تاثيري در اين روند نگذاشته در نتيجه ما با آشاميدن آب اين ژنهاي موزي را وارد بدن خود كرده ايم و جالب تر اين است كه هر كس ژني را كه با خصوصيات دروني اش سازگاري بيشتري داشته جذب نموده و تغيير شكل داده است ، به همين سادگي..."
براي دقايقي سكوت همه جا را فرا گرفت من نيز با خيالي آسوده در جاي خود نشستم و به تاثير گفته هايم در صورتهاي حيواني آنها خيره شدم . يكي از همكاران دانشمند رو به من كرد و پرسيد:" يعني شما مي گوئيد ما به اصل خود
باز گشته ايم؟ ولي اين غير ممكن است همه ما بخوبي ميدانيم كه اصل ماو انسانها ريختهاي اوليه از نسل ميمونها بوده اند و تغييري كه ما شاهد آن هستيم تبديل شدن چهره هاي انساني به شكل حيوانات مختلف است، حتي نظريه دانشمندان چيني و هندي نيز با واقعيت امر تفاوت دارد چون جامعه بشري يك باغ وحش تمام وعيار شده ...در اين مورد چه چيزي مي توانيد بگوئيد ؟"
من به همكارم كه شباهت زيادي به ميمونها پيدا كرده بود رو كردم وگفتم:
"اشكال شما همين است كه همه چيز را مي خواهيد از ديد علمي بررسي كنيد ، ولي تغييري كه صورت گرفته يك دليل مي تواند داشته باشد آن هم نه علمي است و نه فلسفي بلكه با باطن انسانها سنخيت دارد و خود شما ومن بخوبي مي دانيم كه تمايلات حيواني هر يك از ما تا چه حد در زندگي روزمره مان نقش دارد و رفتارهاي حيواني انسانها چيزي است كه ما قرنها شاهد آن بوده و هستيم ، پس چه چيز به نظر شما اينقدر باورنكردني مي آيد ؟ اينكه اين تغييرات باعث شده باطن و ظاهر انسانها يكي شود ؟..."
باز هم سكوت همه جا را فرا گرفت. نمي دانم چرا همه اين تغيير را نابود كننده جامعه بشري مي دانستند . باگذشتن از قرن بيستم وقت آن شده بود كه تغييري عظيم صورت بگيرد ، حالا ديگر رئيس جمهور آن كشور به اصطلاح حامي حقوق بشر
نمي توانست مردم جهان را تحت تاثير سياستهاي بي شرمانه ي خود قرار دهد زيرا همه مي دانند كه يك كفتار به انتظار مي نشيند و جدال حيوانات ديگر را تماشا مي كند تا در آخر از لاشه ي حيوان شكست خورده شكم خود را سير كند، پس نبايد تعجب كنيم كه همين كفتار از حيوانات متجاوز و درنده خوئي كه خون بيگناهان را بر زمين مي ريزند دفاع ميكند و ببرها و يوزپلنگهاي وحشي كه چنگ و دندان براي پاره كردن شكم آهوها و بره ها تيز كرده اند را به جهانيان گربه هاي ملوس بي خانمان معرفي مي كند.
حالا كه چهره هاي واقعي انسانها باطن زشت و پليدشان را به نمايش گذاشته همه مثل حيوانات نمونه رفتار مي كنند ، واقعا كه خنده دار است.در پايان جلسه قرار بر اين شد كه تحقيقات گسترده اي براي حل اين مشكل انجام شود و كشورها براي پيدا كردن راه حل مناسب با يكديگر همكاري همه جانبه داشته باشند.
مي خواهم نتيجه تحقيقاتم و همچنين راه حل مشكل تغيير شكل چهره هاي انساني به حيواني را در اين اوراق يادداشت كنم و فعلا قصد ندارم كليد حل اين ماجرا را در اختيار ديگران بگذارم حتي خودم هم نمي خواهم از آن استفاده كنم زيرا به چهره ي خرگوش مانند خود عادت كرده ام . خرگوش پيري مثل من حق اين را دارد كه باقيمانده ي عمر خود را با ديدن باغ وحش انساني سرگرم باشد،از اينكه بعد از اين همه سال چهره هاي واقعي دوستان و آشنايان خود را مي بينم لذت مي برم.همسرم كه چهره اش مانند اسبها شده همين ديروز با آب و تاب تعريف مي كرد كه خواهرش با چهره خوك مانندش چنان رفتار پسنديده اي با او داشته كه باورش براي همسرم مشكل بوده است ولي من از ديدن همسايمان كه شبيه بوقلمونها شده اصلا تعجب نكردم چون هميشه معتقد بودم كه او يك بوقلمون به تمام معنا است.
پسر كوچكي كه من وهمسرم به فرزندي قبول كرده بوديم با چهره اش كه شبيه توله سگهاي بازيگوش شده بود روي چمنها به اين سو آن سو مي پريد و با توپش بازي مي كرد و من از پنجره اتاق كارم او و همينطور همسايه هاي ديگرمان را مي ديدم كه با چهره هاي حيواني از كنار يكديگر مي گذشتند و با صميميت خاصي حال يكديگر رامي پرسيدند.
انسانهاي حيوان صفت يا حيوانات انسان نما، چه فرقي مي كند؟ مهم اين است كه انسانها با چهره هاي حيواني بيشتر ار مغز خود استفاده مي كنند،آن هم نه براي نابود كردن يكديگر بلكه براي رام كردن و دوستي مسالمت آميز با حيوانات درنده ي ديگر. شايد ما به عقب برگشته باشيم و اصالت انسانيمان از دست رفته باشد ولي حداقل اين امكان به ما داده شده كه از نو شروع كنيم و از دو چهره بودن دست برداريم و همان كسي باشيم كه هستيم . مسلما حيوانات براي زياده خواهي يكديگر را نابود نمي كنند و بسياري از غرايظ آنها از ما انسانها قابل قبول تر است. ما بايد از اين فرصت بخوبي استفاده كنيم ، ژنهاي حيواني تكامل يافته با مقاومتي كه در اثر تماس مواد شيميائي پيدا كرده اند و ساختار نامرئي كه با هيچ ميكروسكپي ديده نمي شود تا چند سال بيشتر در بدن ما دوام نخواهند داشت و بعد از اينكه مقاومت اين ژنها از بين برود آنها از بدن ما خارج خواهند شد ، براي همين مي خواهم تا اين تغيير شكل صورت نگرفته انسانها در اين مدت كوتاه چهره هاي واقعي يكديگر را به خاطر بسپارند.
وقتي روبروي آينه مي ايستم به اين واقعيت پي مي برم كه آينه براي اولين بار است كه حقيقت وجودي مرا نشان مي دهد و در تمام اين سالها آينه نيز به انسانها چهره هاي دروغين آنها را نمايش مي داده و انسانها با باور اينكه كسي چهره واقعي شان را نمي بيند هر چه مي خواستند مي كردند.
حالا كه ديگر پرده ها كنار رفته اند كسي نمي تواند به ديگري دروغ بگويد و تظاهر ما به انسان بودن ديگر فايده اي ندارد ، شايد روزي كه انسانها
چهره هاي انساني خود را باز يابند همانگونه كه در گذشته بودند رفتار كنند،شايد هم اين تغيير به آنها درس عبرتي بدهد كه تا زنده اند آن را فراموش نكنند.در هر صورت خرگوش پيري مثل من بعد از اينكه چهره انساني خود را باز يابد نيز هويج را از برنامه غذايي خود حذف نخواهد كرد، اين را من مطمئن هستم ...همانطور كه از كم شدن مقاومت ژنهاي حيواني به مورور زمان در بدن انسانها مطمئنم.
|
|
|
